قله کرکس ، روستای ابیانه
نوع برنامه : کوهنوردی
شرح برنامه
بنام خدای بزرگ ومهربان
گزارش برنامه پنج شنبه وجمعه 9و10ابان ماه
بازدیداز روستای تاریخی ابیانه وصعودبه قله کرکس دومین قله بلند اصفهان
طبق قرار قبلی ساعت 8صبح پنج شنبه ازمیدون بهمن به سمت روستای چیمه در نزدیکی شهرنطنز براه افتادیم حدودا ساعت 12بودکه به روستای چیمه رسیدیم روستایی زیبا وخوش اب وهوادردل کویر باهماهنگی درمسجدروستا مستقرشدیم وبعداز استراحت وصرف ناهار برای بازدیداز روستای تاریخی ابیانه حرکت کردیم
انصافا هم مثل تعریفایی که ازقبل شنیده بودیم زیبا بود روستایی بابافت قدیمی وسنتی که هرگوشه اش زیبایی خاص خودشوداشت آنقدر سرگرم عکس گرفتن وبازدید بودیم نفهمیدیم کی شب شدوباید زودتر برمیگشتیم دونفراز همنوردای قدیمی گروه هم که اهل کاشان واصفهان بودند به ماملحق شدند
بعدازبرگشت ازابیانه برای صرف شام درمنزل همجوار مسجد که متعلق به دوستان بود آتیش حسابی بپا کردیم وحسابی ازخجالت خودمون دراومدیم😆😆😆😅😅
شام خوشمزه همبرگر ذغالی با آتیش درست کردیم وصرف کردیم جای شما خالی
دیگه وقت خواب بود چراکه صبح زودباید عزم قله میکردیم چشامون گرم شده بود که چندنفرازدوستامون که بخاطرمسایل کاری دیرترحرکت کرده بودند به ماملحق شدند وسروصدای زیادشون ماروازخواب بیدارکرد😕😕😕😡😡
خلاصه باهرکیفیتی بودخوابیدم ساعت 4صبح برپازدیم تابخوایم آماده بشیم نیم ساعتی طول کشید 25نفر آماده قله رفتن بودند وبقیه توروستا موندند
تاپایه قله یک ساعتی راه بوداما برای مابنابرعلتی بیشترطول کشید.
ساعت 7صبح به یاری خدا وبانام خدای بزرگ برنامه قله رو شروع کردیم💪💪💪💪
هواعالی بود اما کمی سرد ولی رفته رفته بابالااومدن خورشید گرم شدومجبورشدیم لباس کم کنیم
ازپایین تاپناهگاه 2ساعت زمان برد پناهگاهی بسیار زیبا ومرتب کمی استراحت کردیم وپس ازصرف صبحانه دوباره حرکت کردیم دونفراز دوستان تصمیم گرفتن اونجا بمونن وبقیه به راه خودشون ادامه دادن ازپناهگاه به بعدتقریباشیب مسیر بیشترمیشدوصعودکردن سختتر اما عزم راسخ اعضای گروه باعث شده بودکه ازاین سختی هم براحتی عبورکنیم
نزدیک قله مه زیبایی اطرافمونوگرفته بودکه منظره بی بدیلی رو پدیده آورده بودکه نمیشدبدون گرفتن عکس از اونجا ردشد😊😊😊
ساعت 12بودکه همگی به قله رسیدیم به جرات میتونم بگم یکی اززیباترین قللی بودکه صعودکرده بودم مخصوصا که هوا هم عالی بود باوجودمه اطراف قله زیباترازهمیشه شده بود
نیم ساعتی برای گرفتن عکس اونجا موندیدم هوا کم کم داشت روی بدشوبه مانشون میداد که خوشبختانه به طرف پایین حرکت کردیم
جای همه دوستانی که نبودند خالی